بیوتروریسم؛خطری که درکمین ایرانیان است بیوتروریسم حقیقتی که جدی گرفته نمی شود!
بیوتروریسم حقیقتی است که متاسفانه در ایران به صورت جدی به آن پرداخته نشده است لیست بلندبالای افرادی که بااین شیوه ترور شده اند کم نیستند . این روزها با خبر ترور بیولوژیک نادرطالب زاده که یکی از مشهورترین شخصیت های فرهنگی کشورمان است، موضوع بیوتروریسم به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده است. موضوعی که متاسفانه مانند شوکی برای یک انسان خواب آلود محسوب می شود. بعد از وی لیست های متقن مختلف از شخصیت هایی که مورد ترور بیولوژیک واقع شده بودند نشر پیدا کرد. از جمله شهید کاظمی آشتیانی بنیانگذار موسسه رویان مردی که امسال از سوی مقام معظم رهبری برای اولین بار شهید خوانده شد اما موضوع بیوتروریسم به همین جا ختم نمی شود و فقط نخبگان کشور را دربرنمی گیرد. همان گونه نه تنها نخبگان ایرانی مورد هدف حملات بیوتروریسم قرار نگرفته اند. هوگو چاورز رییس جمهور سابق ونزوئلا شاید مشهورترین شخصیتی باشد که به همین سبک دچار بیماری سرطان شد. یاسرعرفات هم بر اثر مسمومیت به قتل رسیده چنانچه خانواده وی بر اساس پیدا شدن آثار پلتونیوم در لوازم شخصی وی، بر مسموم و کشته شدن وی اصرار داشتند که البته قضات فرانسوی وقعی ننهادند، عمار حکیم نیز با قهوه در کشور اردن مسموم شد مسمومیتی که به گفته دکتر فراهانیان رییس سابق مرکز پژوهش‌های ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز بیشتر از آنچه یک ترور باشد یک هشدار جدی بود. فراهانیان می گوید:« ترور طالب زاده هم یک هشدار قرمز است و می‌تواند برای نخبگان نظامی، سیاسی، فرهنگی، هنری، دینی، و علمی ما تکرار بشود، به خصوص در روابط فرهنگی، دیپلماتیک، علمی و تبلیغی. به نظرم نیاز به شناخت جدی و رسمی و همه‌جانبه نسبت به این نوع جنگ باید داشته باشیم.»
اما بیوتروریسم حقیقتی است که متاسفانه در ایران به صورت جدی به آن پرداخته نشده است لیست بلندبالای افرادی که بااین شیوه ترور شده اند کم نیستند. مرحوم سلحشور سازنده سریال «یوسف پیامبر» هم گفته می شود رور بیولوژیکی شده است. با این حال موضوع بسیار جدی تر است که فقط به نخبگان محدود شود. متاسفانه آنچه شاهدیم حضور پررنگ بیوتروریسم با همکاری برخی مافیاها در ایران و علیه مردم کشورمان است. ویدئوی مشهوری از پروفسور کرمی درهمین زمینه منتشر شده که وی موج بالای سرطان درایران را بااستناد به دلایل متقن به همین موضوع مرتبط می داند. امنیت غذایی و ارزی که شاید چند سال قبل به طور جدی در چند سخنرانی از دکتر حسن عباسی و علی اکبررائفی پور به گوش مردم ایران رسید اما بازتاب چندانی پیدا نکرد و شاید درهمان جلسات مختوم شد. این یعنی آن که رسانه ها در این زمینه مهم کارآمدی لازم را نداشته اند تا اطلاع رسانی کنند.
این مسئله در کنار مدیریت مسئولانی است که قبل از رسانه ها، انگشت اتهام به سمت آنها نشانه می رود. حضور جدی محصولات تراریخته دربازارهای مصرف و در مقابل حذف بسیاری از محصولات بومی در زیر سایه سنگین این تولیدات خطری است که کارشناسان را به اعتراض واداشته از جمله حجت الاسلام ارجمند متخصص و کارشناس درزمینه ترورهای بیوتروریسم می گوید: « یکی از چالش های اخیر در حوزه اندیشه و اقتصاد، مبحث تهدید و یا فرصت بودن محصولات تراریخته می باشد، محصولاتی که بدون هیچ آزمایشی، سالانه 5 میلیارد دلار از آن وارد کشور می شود، با وجودی که 39 کشور در جهان، که 26 کشور ای این تعداد عضو اتحادیه اروپا می باشند، کاشت آنها را ممنوع اعلام کرده اند، ولی لابی قدرتمند حمایت از تجاری سازی این محصولات که امروزه ارتباط آنها با بنیاد راکفلر و نفوذ آنها در دولت علامت سوال های فراوانی را برای هر محقق منصف و وطن دوست ایجاد کرده است، سخت به دنبال حذف منتقدین این محصولات در صحنه مقابله می باشند.»
به فرض این که آنچه گفته شد در سایه تئوری توهم توطئه باشد که متاسفانه اغلب این مباحث را با چنین برچسب هایی کنار گذاشته اند. البته آنها که بحث بیوتروریسم را زیر شاخه تئوری توهم مینامند باید به این سوال جواب بدهند که چرا با وجود تبلیغات مشخص دلسوزان این عرصه که علنا و اشکارا نام برخی محصولات و برند ها را در زمینه تراریخته و اسیب های جدی آن به مردم مطرح می کنند، صدای اعتراضی از این شرکت ها بلند نمی شود و به صورت مطلق سکوت کرده اند.مدیر یکی از کانالهای پربازدید در زمینه بیوتروریسم می گوید:« اتفاقا اگر آنها وارد فاز شکایت بشوند این بزرگترین ضربه به خود آنهاست زیرا در آن صورت باید به دادگاه ثابت کنند که محصولات شان دارای سلامت کامل است وچون از محتوای آنچه به خورد مردم می دهند اطلاع دارند در این زمینه سکوت کرده اند و همچنان به کارخود مشغول هستند.»
سوال جدی ما آن است که چطور در یک دهه گذشته 80 درصد بازار روغن ایران در دستان کشور عربستان و اتباع آن است؟! محصولی که ایرانیان چه بخواهند و چه نخواهند باید هر چه می خورند با آن آغشته شود.
بیوتروریسم بیشتر از آن که از طریق دشمن کشوررا هدف قرار داده باشد از طریق عوامل نفوذی و برخی مسئولان بی مبالاتی است که نسبت به وظایف خود در اشکال گوناگون کوتاهی می کنند. ماجرای روغن پالم هم از این دست است که خود بیانگر سوءمدیریتی عظیم در عرصه خوراک و امنیت غذایی ایرانیان است. به غیر از این متاسفانه تکنولوژی تراریخته تنوع زیستی را از بین خواهد برد، یعنی به علاوه این که با فرار ژن‌های محصولات تراریخته نه تنها ارقام بومی و ذخایر ژنتیکی کشور در معرض تخریب، آلودگی و فرسایش قرار میگیرد، بلکه موجب ایجاد آفات و بیماریهای مقاوم ترمی‌گردد و به تبع آن مصرف سموم برای از بین بردن آنها بیشتر خواهد شد.
هر چه هست بیوتروریسم در ایران یک خطر بسیار جدی است و نباید در این زمینه مهم دست روی دست گذاشت. علاوه بر ان. جی . اوهای تخصصی؛ به نظر می رسد با موج های خبری و رسانه ای ایجاد شده باید مدعی العموم در این زمینه بسیار خطیر ورود کرده و خاطره همه را آسوده کنند. اگر تراریخته ها و بیوتروریسم برای کشور خطرناک است حضور مدعی العموم هم ضروری است و اگر نیست باز هم برای جلوگیری از تشویش اذهان عمومی به غیر از رسانه، مراجع قانونی هم باید رسما و علنا محصولاتی که برای مصرف مردم معرفی می شوند را تایید کنند و البته به این سوال پاسخ بدهد که دلیل افزایش بیماری ها به خصوص بیماری لاعلاج در سالهای اخیرچیست؟!