جهان نو

یاعلی

جهان نو

یاعلی

یادی از شهدای نیروی هوایی:شهید سرلشکر خلبان فریدون ذوالفقاری


20 خرداد، سالروز پرواز بی بازگشت نابغه گردان شناسایی؛

 

درجه: سرتیپ

نام: فریدون

نشان: ذوالفقاری

عنوان سازمانی: معاون عملیاتی منطقه‌ی هوایی مهرآباد

عنوان تخصصی: خلبان شکاری

تاریخ تولد: 21/1/1324 تهران

تاریخ شهادت: 20/3/1365

وضعیت تأهل: متأهل

تعداد فرزندان: دو دختر

محل دفن: بهشت زهرا در تهران  معرفی اجمالی

  


سرتیپ خلبان شهید فریدون ذوالفقاری در سال 1324 در تهران دیده به جهان گشود و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رسانید و برای ادامه‌ی تحصیل راهی انگلستان شد در بازگشت به وطن در سال 1346 به استخدام نیروی هوایی در دانشکده‌ی خلبانی درآمد و دوره‌ی آموزش‌های مقدماتی آکادمی و پروازی را با هواپیماهای «T-41» و «T-6» در تهران طی کرده سپس برای ادامه‌ی تحصیل به ایالات متحده‌ی آمریکا اعزام شد.

در آمریکا دوره‌ی تکمیلی آکادمی و پرواز با هواپیماهای جت آموزشی «T-37» و جت فوق‌صوت «T-38» با 220 ساعت پرواز طی نموده و در پایان به درجه‌ی ستواندومی مفتخر و به ایران مراجعت نمود.

در سال 1348 برای طی دوره‌ی پرواز شکاری تاکتیکی هواپیمای «اف‌ـ5» در پایگاه یکم شکاری در مهرآباد تهران برگزیده شد و بلافاصله برای ادامه‌ی دوره به پایگاه هوایی دزفول منتقل گردید و پس از طی دوره به عنوان خلبان شکاری تاکتیکی «اف‌ـ5» به اسکادران 42 شکاری بمب‌افکن در دزفول منتقل شد و چندی بعد برای پرواز با هواپیماهای «آراف‌ـ5» که یک نوع شکاری شناسایی تاکتیکی فوق‌صوت بود به پایگاه یکم شکاری در مهرآباد تهران منتقل گردید و چیزی نگذشته بود که برای طی دوره‌ی آموزشی شکاری تاکتیکی فانتوم برگزیده شد و بالاخره در آغاز جنگ عراق علیه ایران به عنوان فرمانده‌ی اسکادران شکاری شناسایی فانتوم در مهرآباد وارد جنگ گردید.

 

 

 عکس هوایی از مجلس الوطنی عراق (پارلمان عراق) در بغداد که توسط شهید سرتیپ خلبان فریدون ذوالفقاری در تاریخ 18/7/59 گرفته شده دقت در هدایت هواپیما و رسیدن بر روی هدفی چنین مهم نشان می‌دادکه حکومت عراق حتی در داخل کاخهایشان نیز به هیج وجه امنیت نداشتند

 

بخش اعظم عکس‌های تاکتیکی که از فعالیت‌های نیروهای دشمن در خوزستان گرفته شده توسط این خلبان شهید گرفته شده و از شاهکارهای عملیات جنگی او علیه اهداف استراتژیک در خاک عراق گرفتن عکس «مجلس الوطنی» عراق و کاخ ریاست جمهوری در بغداد است که نمونه‌ی آن در این مقاله به چاپ رسیده است. او در تاریخ 20/3/65 در حالیکه دشمن به شدت از آسمان منطقه‌ی نبردهای زمینی توسط موشک‌های «سام‌ـ2» و هواپیماهای «میراژ‌ـF-1» دفاع می‌کرد در یک عملیات ترکیبی با دشمن درگیر و در این درگیری به درجه‌ی رفیع شهادت رسید.

در طول جنگ به علت خدمات فوق‌العاده‌ی جنگی مدت بیست و سه ماه ارشدیت گرفت و در لحظه‌ی شهادت بر اساس قوانین و مقررات ارتش جمهوری اسلامی ایران به درجه‌ی سرتیپی و دریافت نشان فتح مفتخر گردید.

 

 


دوره‌های آموزشی

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی مقدماتی در ایران 1346

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی جت در آمریکا 1348

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی جنگنده بمب‌افکن «اف‌ـ5آ» 1348 در دزفول

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی شکاری شناسایی (آراف‌ـ5آ) در مهرآباد

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی شکاری بمب‌افکن «اف‌ـ4» فانتوم 1351 در مهرآباد تهران

ـ آموزش دوره‌ی خلبانی شکاری شناسایی «آراف‌ـ4» فانتوم در سال 1353 در مهرآباد تهران

ـ دوره‌ی هنرآموزگاری خلبانی هواپیمای شکاری شناسایی «آراف‌ـ4» فانتوم 1354 در تهران

ـ آموزش دوره‌ی فرماندهی و ستاد در تهران 1364

 

ویژگی‌های فردی و نظامی

سرتیپ خلبان شهید فریدون ذوالفقاری افسر برجسته‌ای بود که در دوران خدمتش در نیروی هوایی همواره مأموریت‌های دشوار پروازی را در بخش شکاری شناسایی بر عهده‌ی او قرار داده می‌شد بویژه پرواز بر فراز جبهه های زمینی و گرفتن عکسهای مهم قبل از آغاز عملیات ، او به علت شجاعت ذاتی که داشت همواره داوطلبانه این مأموریت‌ها را می‌پذیرفت.

او در تغییر تاکتیک نهاجا در بمباران‌های ارتفاع پست به ارتفاع بالا در اولین عملیات مهم ارتش ثامن‌الائمه و گروه پروازی که قرار بود این مأموریت پروازی را انجام دهند با کمال شجاعت و اعتمـاد به نفس هدایت اولین گـروه را بر روی هدف بر عهده گرفت و با هواپیمای فانتوم شناسایی خود در جلوی گروه پروازی در ارتفاع پنجاه هزار پایی به پرواز درآمد و قبل از بمباران فداکارانه اولین عکس هوایی را گرفت و بلافاصله پس از عملیات بمباران عکس «BDA» یا «BOMB DAMAGE ASSESMENT» را نیز گرفت و به مهرآباد گردان “ RTS ” یعنی گردان فنی شناسایی برد و بلافاصله چاپ و تکثیر و به همه‌ی یگان‌های ذیربط فرستاد.

او واقعاً یک خلبان شکاری شناسایی حرفه‌ای بود که خلبانان شناسایی زیادی را آموزش داد و در اغلب پروازهایی که برای گرفتن عکس‌هایی از پایگاههای هوایی دشمن، پالایشگاهها و نیروگاهها و پل‌های مهم به عنوان اهداف استراتژیک و به ویژه عکس‌هایی که برای اتخاذ تصمیم به شروع یک عملیات زمینی لازم بود او خود حضور داشته است.

 

 


شهید ذوالفقاری از زبان تیمسار ناصر رضوانی

او به تنهایی یک نیروی هوایی بود. من به این جمله ایمان دارم و با تمام وجود آن را می گویم مگر میشود از جنگ 8 ساله صحبت نمود و از فریدون صحبت نکرد مگر میشود صحبت از یک عملیات زمینی باشد و پای گردان شناسایی به وسط کشیده شود و از فریدون صحبتی نکرد. دوست من کاش موقعیتی پیش می آمد و تو و یار دیرینه ات فانتوم شناسایی پس از سالها از آخرین پروازت روبه روی یکدیگر قرار می گرفتید آن وقت همه به نظاره می نشستند که این غول بی شاخ دم باغیرت چطور در برابر تو تعظیم می کند .

اگر به من باشد می گویم او تو را به خوبی می شناسد و هنوز به انتظار بازگشت توست در آن شیلتر های بتنی ، دوست من فریدون هرگاه نام H3 می آید بی اختیار یاد آن پروازت با فرسیابی قهرمان می افتم که از وسط سرزمین هزار و یک شب خود را به H3 رسانده و از موقعیت جنگنده ها بر روی زمین عکسبرداری نمودی بی اختیار می گویم خدایا فریدون شاهنامه کجا و فریدون من و این مردم سلحشور کجا ...

بغداد، آن شهر را به خاطر داری شهری که نامی ایرانی دارد و به معنای باغ خداست در زبان های قدیمی... شهری که دیگر به تاریخ پر فراز نشیبش افتخار نمی کند و فقط به روز های متعددی می نازد که در آسمانش جولان می دادی و برای خلبانان و پدافندش رجز می خواندی ... فریدون چقدر جای تو خالیست امروز.

 

 


آخرین مکالمه قهرمان گردان شناسایی با رادار

افسر رادار به فریدون گفت: «ساعت 4 یک هواپیما داری!» گفت: «دارمش!» افسر رادار دوباره گفت: «یک هواپیمای دیگر ساعت 8!» با صدای کلفتی که ناشی از قرار گرفتن در فشار جی بود گفت: «دارمش!» افسر رادار پشت سر آن گفت: «یک هواپیما در ساعت 2!» با صدای کلفت تری نسبت به قبل گفت: «دارمش!»دوباره افسر رادار فریاد زد: «یک هواپیما هم در ساعت 5 داری!» با صدای زمخت تری که ناشی از وارد آمدن حداکثر فشار جی بود فریاد زد: «دارمش!» که بلافاصله پس از رد و بدل شدن این جملات مکالمه قطع می شود. متاسفانه فریدون ذوالفقاری که بدون شک یکی از بهترین خلبانان گردان شناسایی و بلکه نیروی هوایی بود از روبرو مورد اصابت قرار گرفت و به شهادت رسید.

البته این را بگویم که عراقی ها شدیداً دنبال این قهرمان بودند که هواپیمایش را بزنند! فرستادن این حجم از هواپیماهای رهگیر به سمت یک هواپیمای شناسایی نشان از برنامه ریزی سنگین بعثیها برای زدن هواپیمای فریدون ذوالفقاری بود.

 

روحش شاد یادش گرامی

 

 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.